سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آبرویت نریخته ماند تا خواهش آن را بچکاند ، پس بنگر که آن را نزد که مى‏ریزى . [نهج البلاغه]
موجی عشق
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» اینجا فکه هست

بسم رب الشهید

اینجا فکه ست . رملهای سوخته ، آسمان کبود شده ، مین های اسیر شده ، سرزمین  تنهای بی سر ، سرزمین خاکهای مهاجر...

الان در بیمارستان  هستم پدر بزرگم در اوج نزدیکی به دنیای باقی به معشوق ابدی  و من در اوج ترس که ای بنده تو در بارگاه الهی چه مقامی داری ، آیا با شهدا هستی یا نه؟!!

تمام نگاه ام در کوچه های  نگاه های پدر بزرگم دوخته شده از بخش  سی سی یو  در اطراف خدا در باغ های نورانی ، تا فکه تا معبر کمیل شاید با اندازه یه دل تنگی فاصله باشد و شاید تا بندازه حرفهای من پس  گوش را در دل من بسپار ای دوست...

یا الله حاجی برو دیر شد باید برم . کجا؟ داره کاروان میره اخوی زیارت کن بیا .

چشمام تنگ شده داره باد میاد .آروم آروم اینجا قتلگاه بوده نمیشه تند رفت . اخوی میگم بدو آروم میری نه حاجی بزار تو حال خودم باشم ...

اینجا مزارهای حسین و علی اکبرهای خداست . اینجا جایی که آسمان شرمنده زمین شد. اینجا افقهای غروب به عشق شهدا غروب میکنن تا قدمگاه حضرت زهرا شه اینجا اذن ورود سر دادن هست . من دلم آسمون میخواد به کی بگم...

نگاه میکنم به مینهای که اون وره سیم خادارهای زیبای فکه دارن چشمک میزن میگن فاصله من و تو یه سیم خاردار هست اخوی از دنیات بیا بیرون  بیا آسمونی شو بیا پیش سید الشهدا بیا بابا ..

ای قتلگاه انس ای زیارتگاه جان تو مرا مجنون لیلای خود کردی . در میان صوتهای انفجار مینهای زیبایت موجی بودن را آموختم خدا کمد از یاد نبرم این صوت ها را .

ای سرزمین شن های روان ما را در دین و قولهای که به شهدا دادیم ثابت قدم نگه داره تا شرمنده زهرا مرضیه نشویم. آسمانی های در زمین های بی نوا دست برسانید چون اینان دست هایشان در مرداب های شهرها جا مانده است .

چی بگم دارن دغ  میکنم  خاکت داره نگام میکنه  خیلی شرمنده بابا ما خاک پاتیم جون داداش بد خلقی نکن بزار با تو باشم کسی دیگه ما رو محل میکنه یه جا داریم اون سالی یه بار میریم بزار یه سال با تو باشیم . خداااااااااااااا

هر کی امد بگه شهید میگن تو قدیمی هستی تو زمونت تموم شده بابا همش 20سال از شهدا گشته نه 200سال ...

ببخشید رفقا موجی موجی شدم  به دل نگیرید

به قول حاجی علی محمودوند :

بهترین رفیقانم، این مهاجران بودند تو کنون به جای من همدم رفیقانی استخوانی نبودند این دوستان خوب من خاک جبهه این سان کرد با جنود قرآنی سینه های سوراخ سرخشان زترکش نیست از محبت زهرا (س) این بود مسلمانی .

آره والله بهای مسلمونی رو باید داد ...

ایشاالله رفقا این محاسن ما به خون ما آغشته بشه

دعا کنید یاعلی



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » یه موجی ( سه شنبه 87/2/3 :: ساعت 1:14 عصر )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

بازم هم ...
تولد ، شعر شبانه
مجنونیون
چشم وا کن ای دوست شاید دیدیم
رمضان
بعد از ایامی
[عناوین آرشیوشده]